فارسی یاد...

آنچه برای درست نوشتن فارسی یاد گرفتم.....

فارسی یاد...

آنچه برای درست نوشتن فارسی یاد گرفتم.....

فارسی یاد...
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

غلط های املایی 2...

شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۱ ق.ظ

سلام.

عید سعید فطر بر شما مبارک.

امیدوارم همگی خوب باشید.

عذر خواهی بابت اینکه به روز شدن اینجا طول کشید.اما این چند سطر را به عنوان عیدی از من بپذیرید.

داوود/ داود:

املای این گونه واژه ها را در املای زبان فارسی  با دو ( واو ) سفارش کرده اند. به همین ترتیب واژه هایی  مانند طاوس و کیکاوس را نیز  باید با دو ( واو ) نوشـت: طاووس، کـیکاووس.

ذِ لت / ز َ لّت: 

معـنای ذلت خواری ( متضاد عزت)  است، اما زلت یه معنای سـهو و خطا اسـت.

رُتیل / رطیل: 

نوعی عنکبوت زهر دار را به عربی رتیل می گویند و رطیل وجود ندارد.

زغال / ذغال:

املای درسـت این واژه زغال اسـت.

زکام / ذکام:

این واژه را بایـد با ز نوشـت.

سـؤال / سـئوال: 

شـکل درسـت آن این واژه سـؤال است.

سـوک/ سـوگ:

املای این واژه هم با ک وهم با گ درست اسـت.

صفحه/ صحیفه :

صفحه به هر کدام  از دو  روی کاغذ و صحیفه به خود ورق کاغذ ( که دارای دو روی ) اسـت گفته می شـود. البته  ورق را در سـال های پسـین  برگ نیز می گویند.

مسأله / مسئله:

این واژه عربی اسـت و در خط عربی به صورت مسـألة نوشـته می شـود و در زبان فارسی هم بسـیاری این اصل را رعایت نموده و آن را به صورت مسأله می نویسـند، نه مسئله.

مسـئوول/ مسـئول: املای این واژه به هردو شـکل آن درسـت اسـت. در عربی البته مسـئوول می نویسـند، اما در فارسی همیشه آن را با یک واو نوشـته اند.

مُعتـَنی به/ متنابه:

این واژه عربی اسـت و معنی آن، هـنگفت، مهم و قابل اعتنا اسـت و املای آن نیز به صورت معتنی به درسـت اسـت.

منتها / منتهی:

این دو واژه را در فارسی بهتر اسـت برحسـب تلفظ شـان بنویسـیم مانند: سـاختمان های این ناحیه هـمه بلند اسـت، منتها محکم نیسـت یا « این خیال باطل به جنون منتهی خواهد شـد» .

وهله/ وحله:

این کلمه را که به خط عربی وهـله می نویسـند ومعنای آن نوبت و دفعه اسـت، نباید وحله نوشـت، زیـرا که وحله در عربی و در فارسی معنایی ندارد.

هیئت / هیأت:

واژه ی هیئت عربی و به معنی شـکل و صورت چیزی و نیز به معنی عـده ودسـته ای از مردم است. جمع هیئت نیز هیأت اسـت و نباید یکی را به جای دیگری به کار برد.

طوفان/ توفان: 
اصل این کلمه یونانی اسـت و شکل های دیگر این واژه ی یونانی در بسـیاری از زبان های ارو پایی هم به کار می رود، چون آن که در زبان انگلیسی  Typhoon و در زبان فرانسوی Typhon به همین معنای طوفان به کار می رود.  در فرهـنگ معین  واژه ی طوفان  را که اسم و  معرب از کلمه یونانی اسـت به معنای باران بسـیار سـخت و شـدید و آب بسـیار که همه را بپـوشد وغرق کند و باد شـدید وناگهانی که موجب خسـارت و خرابی بناها و سـاختمانها شـود و سـبب تشـکیل امواج سـهمگین و مخرب گردد، و همچنان به معنای هر چیز بسـیار است که فراگیر باشـد مانند طوفان آتش یا  طوفان باد.
اما در همان فرهنگ،  یک « توفان » هم  درفارسی هست که صفت فاعلی و از مصدر توفـیدن اسـت و به معنی شور و غوغا کننده، فریاد کننده و غُران  می باشد. پس برای تفکیک طوفان از توفان باید معنا های لغوی این واژه ها را  مد نظر قرار داد.
  • تا اینجا خواندم...